به گزارش شهرآرانیوز؛ بسیاری از روزنامهخوانها تیتر درشت جراید را در ۲و۳ بهمنماه سال ۱۳۵۸ یادشان هست. «اولین سانحه در تاریخ هواپیمایی ایران که ۱۲۸نفر را به کام مرگ کشاند»، اتفاقی نبود که رسانهها ساده از کنار آن عبور کنند. این هواپیما یک فروند بوئینگ بود که مسافران خود را از فرودگاه مشهد سوار کرده و قرار بود آنها را به تهران برساند، اما بخت با مسافرانش یار نبود.
حادثه تلخی بود که جامعه پراز هیاهوی آن زمان را در بهت و ناباوری فرو برد. کاپیتان بنتس، خلبان پرواز، تبعه کشور انگلیس بود، اما بقیه خدمه و مسافران ایرانی بودند؛ از جمله منصوره متین دفتری، دختر دکترمحمدمصدق که جان خود را از دست داد. در چهلوپنجمین سالگرد نخستین سانحه هوایی ایران، نگاهی داریم به جزئیات آن که در مطبوعات آن زمان (روزنامه خراسان و اطلاعات) منتشر شده است.
روزنامه خراسان دو روز پس از حادثه، واقعه را چنین شرح میدهد: «مقارن ساعت۱۹:۰۷ پریشب یک فروند هواپیمای جت بوئینگ۷۲۷ هواپیمایی ملی ایران هما که با ۱۲۸ سرنشین و خدمه خلبان و کمکخلبان از مشهد عازم تهران بود، در نواحی کوهستانی لشکرک تهران سقوط کرد و تمامی سرنشینان آن کشته شدند. بهدنبال وقوع این حادثه تأسفانگیز که برای اولینبار در تاریخ هواپیمایی ایران بهوقوع پیوست موجی از تأثر در میان مردم ایران بهوجود آمد و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد.»
روزنامه اطلاعات نیز تقریبا همه صفحه نخست خود را به این حادثه اختصاص میدهد و در توصیف این سانحه هوایی که هیچکس از آن جان سالم به در نمیبرد، تیتر میزند: «گزارش لحظهبهلحظه خونبارترین سانحه تاریخ هواپیمایی ایران». این روزنامه جزئیات دیگری از این اتفاق را چنین مینویسد: «این هواپیما که ساعت۱۸ دیروز پس از کنترل تمام از فرودگاه مشهد بلند شد، قرار بود ساعت۱۹:۱۵ همان روز در فرودگاه مهرآباد فرود آید ولی در اثر یک سانحه که هنوز علت آن بهدرستی مشخص نشده، فاجعهآمیزترین سانحه تاریخ هواپیمایی ایران را در ارتفاعات لشکرک بهوجود آورد.»
این اتفاق زمانی میافتد که سرمای بهمن استخوانسوز و جادهها یخزده و پوشیده از برف است و رسیدن به محل حادثه به همین راحتی نیست. ارتفاعاتی که هواپیما در آن سقوط کرده نیز برفی است، اما زبانههای آتش از دوردستها دیده میشود. این روزنامه مدعی میشود که خبرنگاران اطلاعات تنها خبرنگاران داخلی بودهاند که در محل حضور داشتهاند و خودشان را از یک مسیر صعبالعبور به محل حادثه رساندهاند تا بنویسند: «جسد ۱۱۲سرنشین بزرگسال، هشت کودک و نوزاد و هشت خدمه پرواز زیر برفوبوران زمستان لشکرک انتظار یاری را میکشند.»
ظاهرا جت بوئینگ ۷۲۷ در ارتفاع ششصد پا از قله پرواز میکند و زمانی که برف میبارد به لشکرک میرسد. اما ناگاه کوهی جلوی آن را سد میکند و هواپیما به آن برخورد میکند. طبق گزارش، بهخاطر وجود اجساد در سهنقطه مختلف کارشناسان حدس میزنند، هواپیما سه بار با کوه برخورد کرده و در نهایت متلاشی شده است. رد اجساد و قطعات هواپیما حتی تا دوکیلومتری محل حادثه، در نزدیکی اراضی شکارگاه سلطنتی سابق نیز پیداست. اعضای کمیته منطقه لشکرک به همراه مردم روستای اطراف، نخستین کسانی هستند که به جایی میرسند که در اثر وجود اجساد متلاشیشده و سوخته مسافران، سفیدی برفش با سرخی خون و سیاهی بدنهای متلاشیشده آمیخته است.
طبق روایت جریده اطلاعات، گروهی از اهالی روستای «ترک مزرعه» که در روستایشان جلسه قرآن دارند با شنیدن صدای انفجار و دیدن شعلههای آتش، خیلی زود خودشان را به کمیته لشکرک و پادگان لشکر میرسانند و همراه قوای نظامی راهی محل حادثه میشوند. دیدن یک چادر زنانه به آنها میفهماند راه را درست رفتهاند. آنها به تجسس ادامه میدهند و ابتدا یک موتور هواپیما را مییابند و با اولین جسد برخورد میکنند. لازم نیست راه دوری بروند تا با شصت جسد دیگر برخورد کنند.
آنها تلاش میکنند که اجسادی را جمعآوری کنند که گاهی کیلومترها از هم فاصله دارند. گروههای نظامی دیگر و امدادیها نیز اندکاندک خودشان را به محل حادثه میرسانند تا پیش از حیوانات وحشی که بوی خون آنها را به منطقه کشانده، حداقل بدنهای ازهمپاشیده را جمعآوری کنند.
ماجرا به همین سادگی نیست. از نگاهی دیگر، تعداد کشتهشدگان این حادثه خیلی بیشتر است، زیرا هر مرگی، بستگانی را نیز با خود به زیر خاک میکشاند. افرادی که با اشتیاق در فرودگاه انتظار میکشند و یکباره با خبر این حادثه مرگبار مواجه میشوند، پس از این سایههایی هستند که تلخی کامشان دیگر طعم دیگر به خود نمیگیرد.
روزنامه اطلاعات که گروهی از خبرنگارانش را به فرودگاه فرستاده است، دراینباره مینویسد: «صحنههای دلخراش دیگر این حادثه در فرودگاه مهرآباد روی داد و آن مقارن زمانی بود که مستقبلین مسافران پرواز۲۹۱ مشهد-تهران از بروز سانحه آگاه شدند و یکپارچه به شیون و زاری پرداختند. فرودگاه مهرآباد دیشب ماتمی بزرگ را تحمل کرد و مسافران، مستقبلین و مشایعتکنندگان و همینطور کارکنان فرودگاه گریان و بهتزده بودند و همه در پی یک واقعیت بودند و آن اینکه علت سقوط چه میتواند باشد.» در پی این حادثه دو روز عزای عمومی اعلام میشود.
این ماجرا وقتی تلختر میشود که بدانید یک روز پیشازاین ماجرا کارکنان برج مراقبت فرودگاه مهرآباد اعتصاب کردهاند و این مسئله به شایعات دامن میزند. روزنامه اطلاعات درباره شایعاتی که درباره علت بروز حادثه دهانبهدهان میچرخد، مینویسد: «امروز در تهران شایعات گوناگونی در مورد علت وقوع حادثه خونبار سقوط هواپیمای۷۲۷ هما رواج داشت.
گروهی باتوجهبه موقعیت سقوط هواپیما اظهارعقیده میکردند که، چون معمولا مسیر پرواز بین تهران-مشهد و بالعکس بر فراز کویر و جنوب تهران است و این هواپیما در کوههای شمال شرقی تهران سقوط کرد، لذا این احتمال هست که دستگاههای جهتیاب آن خراب شده و بر اثر انحراف از مسیر و وجود ابر و مه با کوه برخورد کرده باشد.
گروهی دیگر این حادثه را با اعتصاب چندساعته صبح دیروز کارکنان مراقبت پرواز (وابسته به هواپیمایی کشوری) ارتباط میدادند. اما عدهای دیگر این فرض را نفی کرده و میگفتند این اعتصاب قبل از ظهر دیروز پایان یافت و سقوط هواپیما را نمیتوان به آن ربط داد. دسته دیگری کوتاهی در سرویس بموقع هواپیما را عامل اصلی سقوط آن میدانند.»
کار سخت هواپیمایی ایران این است که اثبات کند این ماجرا ربطی به تحصن ندارد. به همین خاطر است که مسئول برج مراقبت این فرودگاه چنین مصاحبه میکند: «اعتصاب در ساعت۹:۳۰ بامداد دیروز شکسته شد و بههیچوجه نمیتواند با آن ارتباطی داشته باشد.» طبق گزارش هواپیمایی کشور، پانزده دقیقه پیش از حادثه، ارتباط هواپیما با برج مراقبت قطع میشود و گروههای ردیابی از آن زمان مشغول به یافتن آن میشوند.
پس از حادثه سازمان هواپیمایی کشور هم بیانیه میدهد تا این گناه را از گردن کارکنانش بردارد: «سقوط این هواپیما صرفا یک حادثه بوده و بر خلاف آن همه شایعه که برخی روزنامهها نوشتهاند، هیچگونه ارتباطی با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد ندارد، زیرا پروازهای موجود مؤید این است که کارکنان برج مراقب بلافاصله پس از آنکه درباره مشکلاتشان موقتا تصمیم گرفته شد، فعالیتهای خود را دنبال کردند و مشغول کار شدند.»
سخنگوی هواپیمایی ملی ایران «هما» نیز در ادامه ادعاهای روزنامههای انقلاب اسلامی ایران و آزادگان دراینباره نیز اعلام میکند: «تحصن دوساعته کارکنان برج مراقبت فرودگاه مهرآباد مربوط به سازمان هواپیمایی کشور است و به سازمان هواپیمایی ملی ایران ارتباطی ندارد.»
حواشی برج مراقبت بههمین راحتیها پایان نمییابد.
روز بعد سعید شعیبی، کمکخلبان هواپیمای ۵۴۳ تبریز-تهران، نیز ادعا میکند: «اگر هوشیار نبودیم، هواپیمای ما هم سقوط میکرد». او نیز روایتش از شب حادثه را چنین بیان میکند: «ما در ساعت۵:۴۰بعدازظهر بهاتفاق عدهای از خانوادههای پرسنل نیروی هوایی با پرواز جت بوئینگ۵۴۳ از تبریز عازم تهران بودیم و پس از مدتی به هفتادمایلی تهران رسیدیم که از این به بعد بایستی بقیه مسافت پرواز و فرود را از رادار تهران استفاده کنیم.
وقتی ما با رادار تهران تماس گرفتیم، مسیر ما را به طرف رود شور تعیین کرد. در آن لحظه و با کسب دستور متوجه شدیم که مسیر را عوضی به ما نشان دادهاند، زیرا دستگاه هواپیما سمت چپ را نشان میداد. بلافاصله با مسئول رادار تماس گرفتم ولی از سوی رادار تهران به ما جوابی داده نشد و این به آن دلیل بود که رادار فرودگاه مهرآباد روشن نبود.
مقامات مسئول اشتباه میکنند که میگویند زمان بروز حادثه برای هواپیمای۷۲۷ رادار روشن بود.» ظاهرا پیگیری این خلبان باعث میشود فرودگاه مهرآباد با آنها تماس بگیرد و مسیر کهریزک را پیشنهاد بدهد و پس از چند دقیقه مسیر دیگری به آنها میدهند. از شعیبی برای ارتباط با هواپیمای۷۲۷ نیز کمک میخواهند که البته بینتیجه است.
این خلبان در ادامه صحبتهایش ادعا میکند: «در شب حادثه رادار تهران بهعلاوه سه دستگاه فرودگاه مهرآباد خراب بود و همین باعث سرگردانی خلبان در آسمان تهران و این حادثه دلخراش شد.» او مدعی میشود: «اگر هوشیاری ما نبود، هواپیمای۵۴۳ هم مانند هواپیمای۷۲۷ دچار سانحه هوایی میشد. وقتی مسئولان فرودگاه مهرآباد برای هدایت و کنترل ما مسیر حرکت را اشتباه داده باشند، حتما به خلبان و کمکخلبان هواپیمای۷۲۷ هم اشتباهی مسیر را دادهاند و هواپیما را به کوههای لشکرک کشاندهاند و باعث این فاجعه شدهاند.»
او در پایان صحبتهایش میخواهد تا از جعبه سیاه پرواز۵۴۳ کمک بگیرند تا صحت گفتههایش تأیید شود. البته مهندس اکبراسدا... خانوالی، رئیس وقت هواپیمایی کشور، در مصاحبه مطبوعاتی خود ادعا میکند که هیچ درخواست کمک و موضوع نگرانکنندهای تا لحظه حادثه در نوار مکالمات هواپیمای سانحهدیده و برج مراقبت نیست و بهنوعی این موضوع را رد میکند.
کمیسیونی با حضور متخصصان بررسی این موضوع را برعهده میگیرد و دکتر مصطفی چمران، وزیر دفاع، مسئولیت آن را میپذیرد. دکتر چمران یک ماه بعد نتایج تحقیقاتشان را به روزنامهها میدهد.
در این یک ماه کمیسیون اسناد و مدارک را بررسی میکند و نوارهای مخصوص هواپیما را به آلمان و فرانسه میفرستد تا نتیجه دقیقی حاصل کند. بیست روز طول میکشد تا نتیجه بررسی جعبه سیاه و نوار مکالمات داخل کابین آماده شود.
طبق این بررسیها این هواپیما نقصفنی نداشته و بازدیدهای دورهای برای آن انجام شده است. هواپیما سوخت کافی داشته و سقوط بر اثر خرابکاری و انفجار بمب نبوده است. خدمه پرواز در سلامت جسمی و روحی بودهاند و مصرف مشروبات الکلی نداشتهاند.
طبق گزارش هواشناسی هوای فرودگاه در آن شب ابری و همراه با بارندگی و دید متغیر بوده و شرایط جوی پرواز مناسب نبوده است. همچنین در مکالمات بررسیشده هیچگونه مسئلهای از سوی مسئول پرواز در هدایت و مکالمه با هواپیمای سانحهدیده وجود ندارد و اشتباه مکالماتی با دیگر هواپیماها نیز یک اشتباه عرفی شناخته میشود.
در نهایت کمیسیون شرح دلایل سقوط را چنین بیان میکند: «اشتباه کنترلر درمورد صحبتهایی که با پرواز۲۹۱ در ۴۷ثانیهای که برای هواپیما حیاتی بوده تعمدی نبوده و به علت عدم وسائل خودکار بازرسی و بازبینی وسایل ناوبری زمینی است که متأسفانه این روال به غلط در طول سالهای متمادی مرسوم بوده و در بروز سانحه احتمالا مؤثر بوده است. نارساییهای سازمان و عدم رضایت از مدیریت که سبب نارضایتی در همه سطوح کارمندان مراقبت پرواز گردیده میتواند عامل مؤثر روحی باشد.»
از دیگر علتهای سقوط «کمبود امکانات فنی مراقبت پرواز، ضعف سازمان آموزشی مراقبت پرواز از نظر امکانات وسایل آموزشی، کمبود نیروی انسانی موجود ناشی از عدم تقسیم منطقی فضا که سبب اضافهشدن حجم کار روی کنترلر گردیده»، بیان میشود. همچنین این گروه ارتباط تحصن و کمکاری گروه مراقبت پرواز را رد میکند، اما تأیید میکند که اوضاع دستگاههای ناوبری فرودگاه مهرآباد در شب حادثه تعریفی نداشته است.
طبق این گزارش دستگاه اصلی تقرب و فرود باتوجهبه شرایط پرواز کور در شب حادثه کار نمیکرده و چندین دستگاه دیگر بهدلیل قطع و وصل برق رادار خاموش بوده یا دقت کافی نداشتهاند که مسئولیت آن با اداره الکترونیک سازمان هواپیمایی کشوری است. ظاهرا مسئله اصلی بهروزنشدن وسایل و دستگاهها و نارسایی و ضعف مدیریت در دو نهاد، سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت هواپیمایی ملی ایران اعلام میشود.
طبق این گزارش در سال ۱۳۵۵ فرودگاه مهرآباد باتوجهبه وجود ارتفاعات در مسیر فرود و دیگر بررسیها یکی از خطرناکترین فرودگاههای دنیا اعلام شده و در لیست سیاه قرار گرفته بوده است. در نهایت در همین رابطه شش نفر از متهمان این سانحه، شامل مدیران سازمان هواپیمایی کشوری و مسئولان مراقبت پرواز فرودگاه مهرآباد، بنا به دستور دادستان کل کشور و به اتهام قتل شبه عمد محاکمه و راهی زندان قصر میشوند.